با تب تنهایی جانکاه خویش
زیر باران می سپارم راه خویش
سیل غم در سینه غوغا میکند
قطره ی دل میل دریا میکند
قطره ی تنها کجا، دریا کجا
دور ماندم از رفیقان تا کجا!
همدلی کو تا شوم همراه او
سر نهم هرجا که خاطر خواه او!
شاید از این تیرگی ها بگذریم
ره به سوی روشنی ها بریم
می روم ، شاید کسی پیدا شود
بی تو کی این قطره دل ، دریا شود؟
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |